علی نفس مامان و باباعلی نفس مامان و بابا، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره
وبلاگ پسر کوچولوی ماوبلاگ پسر کوچولوی ما، تا این لحظه: 10 سال و 3 روز سن داره

برای کودکم مینویسم

4 ماهگی

1394/3/11 12:58
نویسنده : مامان
267 بازدید
اشتراک گذاری

سلاااااااااااام پسر گل مامان

عشق مامان 4 ماهگیت مباااااااااااارکبوسبوسمحبت

اول بگم علت دیر به دیر آپ کردنم اینکه که ما به خاطر شرایط کاری بابا بیشتر خونه ی مامانی هستیم و اونجا هم اینترنت نیست شاکی

دوم اینکه شنبه میریم واکسن چهارماهگیت رو بزنیم به امیدخدا،ترسو ایشالله که اذیت نداشته باشه مثل ماه قبل، همش نگرانتمغمناک

سوم اینکه خیلی پسر خوبی هستی و مامان رو کمتر اذیت میکنی این روزا فقط دلت نمیخواد بخوابی و وقتی که خوابت میاد حسابی گریه میکنی که نخوابی البته تو هفته های قبل بیشتر این حالت رو داشتی .دوست داری بیشتر باهات بازی کنن و اصلا تنها موندن رو دوست نداری و به محض تنها موندن میزنی زیر گریه و اینکه حسسسابی دَدَری شدی و هر روز بعدازظهر میریم بیرونخنده

و اینکه میتونی کامل قِل بخوری قل قلی مامانبوسبوسبوس

گردنت را کامل نگه میداری و بدنت رو از روی زمین بلند میکنی. قویبغل

انگشتهای پاهات رو میگری و میخوای تو دهنت بذاری و باهاشون بازی میکنی .بغل

شناختت کامل تر شده و در آغوش افراد دیگه غریبگی میکنی و میزنی زیر گریه.محبتمحبت

خیلی بازیگوش شدی و البته این از هوش بالات هستش و کمتر شیر میخوری به همین خاطر این ماه کمتر هم وزن گرفتی.غمگین

و در آخر اینکه مامانی داره سرش گیج میره آخه بابا دیشب هوس میرزاقاسمی کرده بود منم امروز برای ناهار درست کردم بوی سیر خونه رو گرفته شاکیو فکر کنم فشار منم اومده پایین ولی مامانی با تمام این حرفا عاشششششششق میرزا قاسمیم.خوشمزهخوشمزهنگران شمام نکنه فشار شماهم بیاد پایین خدایی ناکردهغمگین

اینم عکسایی که بابای از شما انداخته

 

 

 

 

 

 

 

الهی مامان قربون اون نگاهت بشهبوسبوس

عشششششششششششششقم ی دنیاااااااااااااااااا دوستت دارم

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

مامان گیلدا
11 خرداد 94 16:04
سلام دخترم تو جشنواره شرکت کرده لطفا عدد 49 رو به 1000891010 بفرستید ممنون
مامان نی نی
12 خرداد 94 0:42
سلام عزیزم ما شرایط خوبی نداشتیم در واقع بیشتر از اینکه زینب ما رو اذیت کنه ما طفلی رو اذیت کردیم ماشین 5تا سرنشین داشت و عقب نامحرم بود ک شیر دادن برا من سخت بود جا تنگ لود ... برگشتن بچم جاش راحت بود کلا خوابید فداش شم . ان شالله که واکسن اذیتت نکرده باشه من که تا الان اذیت نشدم ولی از 6ماهگی میترسم از بس ازش بد شنیدم ... هفته پیش رو واکسن داریم خاله جون
مامان
پاسخ
جانم دختر گلمون اذیت شده،درکتون میکنم من تو شرایط شبیه این بودم هم خود آدم اذیت میشه هم بچه من شنیدم اگه بچه ای تو واکسن اولش اذیت نشه تا آخر اذیت نمیشه ، ایشالله زینب جونم واکسنش رو به راحتی پشت سر بگذاره.
بابا و مامان
13 خرداد 94 15:19
چه قد بامزس این کوچولو ...
مامان
پاسخ