4 ماهگی
سلاااااااااااام پسر گل مامان
عشق مامان 4 ماهگیت مباااااااااااارک
اول بگم علت دیر به دیر آپ کردنم اینکه که ما به خاطر شرایط کاری بابا بیشتر خونه ی مامانی هستیم و اونجا هم اینترنت نیست
دوم اینکه شنبه میریم واکسن چهارماهگیت رو بزنیم به امیدخدا، ایشالله که اذیت نداشته باشه مثل ماه قبل، همش نگرانتم
سوم اینکه خیلی پسر خوبی هستی و مامان رو کمتر اذیت میکنی این روزا فقط دلت نمیخواد بخوابی و وقتی که خوابت میاد حسابی گریه میکنی که نخوابی البته تو هفته های قبل بیشتر این حالت رو داشتی .دوست داری بیشتر باهات بازی کنن و اصلا تنها موندن رو دوست نداری و به محض تنها موندن میزنی زیر گریه و اینکه حسسسابی دَدَری شدی و هر روز بعدازظهر میریم بیرون
و اینکه میتونی کامل قِل بخوری قل قلی مامان
گردنت را کامل نگه میداری و بدنت رو از روی زمین بلند میکنی.
انگشتهای پاهات رو میگری و میخوای تو دهنت بذاری و باهاشون بازی میکنی .
شناختت کامل تر شده و در آغوش افراد دیگه غریبگی میکنی و میزنی زیر گریه.
خیلی بازیگوش شدی و البته این از هوش بالات هستش و کمتر شیر میخوری به همین خاطر این ماه کمتر هم وزن گرفتی.
و در آخر اینکه مامانی داره سرش گیج میره آخه بابا دیشب هوس میرزاقاسمی کرده بود منم امروز برای ناهار درست کردم بوی سیر خونه رو گرفته و فکر کنم فشار منم اومده پایین ولی مامانی با تمام این حرفا عاشششششششق میرزا قاسمیم.نگران شمام نکنه فشار شماهم بیاد پایین خدایی ناکرده
اینم عکسایی که بابای از شما انداخته
الهی مامان قربون اون نگاهت بشه
عشششششششششششششقم ی دنیاااااااااااااااااا دوستت دارم